PAPNA.ir ...

کاتال تلگرام

اندر احوالات شیخ مسعودبن شصتچی«حفظه الله»

آن شناسنده اسرار، آن مشتاق بیقرار، آن داننده راه و رازنهان، آن گمنام بی پناه ، آن سوخته حکمت، آن طوطی وادی شکر خایی مولانا مسعود ابن شصتچی که همواره در کشف و شهود زبانزد اقران بود، شکر پراکنده و از اسرار شعری کهن پرده برداشته.

آن شناسنده اسرار، آن مشتاق بیقرار، آن داننده راه و رازنهان، آن گمنام بی پناه ، آن سوخته حکمت، آن طوطی وادی شکر خایی مولانا مسعود ابن شصتچی که همواره در کشف و شهود زبانزد اقران بود، شکر پراکنده و از اسرار شعری کهن پرده برداشته.

 
ابن سنگک که از مریدان درگاهش بود نقل می کند که روزی در خلوت پیش او شدم. گفت یا ابن سنگک می پنداری دنیا همین است که به چشم می بینی. گفتم آری شیخ. گفت: خدا تورا رحمت کناد که راست خویی.
 

زین بعد چهره در نقاب دستار همی کشید زمزمه کرد:

 
دستمال من زیر درخت آلبالو گمشده

 
سواد داری نچ نچ

 
بی سوادی نچ نچ

 
پس، تو، دوست، من، هســـتی

 
گفتم: تورا چه می شود ای شیخ؟

 
دستار کناری زد و گفت ابن سنگک، بن و سبب این شعر و شاعری می شناسی؟
 

گفتم: خیر یا شیخ

 
دستی از سر تا تا پای همی کشید گفت:روای نقل می کند که برای فرآوری نیاز به دستمال خود تکیه زدم و بسوی کار شدم، که در محل قرار، زیر سایه درخت آلبالو برای دستمال کاری رسیدم.
 

نا گاه برخود همی آمدم که ابزار کار گمشده دیدم و هرچه جستجو کردم کمتر یافتم.به ناچار و بی دستمال به سمت آن صاحبان مقام رفتم.

 
ابن سنگک خوب گوش دار که راوی نقل می کند سوالاتی از من شد که باید خوب در آن تامل نمود. ابتدا پرسیده شد که آیا سواد دارد؟ این سوال درخود نگاه بن مایه های علمی، سیاسی، اقتصادی دارد که صاحبان جاه و مقام به دانش توجه خاص دارند، اما پاسخ جز به نچ نچ نداده.
 

در سوال دوم  عمقی نهفته که حالی به روز ما می دهد که مپرس، بی سوادی نچ نچ. شاعر شکر پاره طوری کسب علم کرده که نه می توان آن را در زمره باسوادان قلمداد کرد و نه بی سواد.
 

و اکمل زیبای این شکرگفتار اینکه : بیابیا که با این تفاسیر تو دوست و خواستگاه ماهستی.
 

پس بدان سواد خوب است اما نه در مقام مدرک و ارایه، باشد که همه تو را دوست شوند ازبی سوادی باسوادی تو.
 

ابن سنگک نقل می کند مولانا مسعودبین شصتچی این افاضات کرد و دست بر آسمان برد که: الهی؛ بر مشکلات این صنف بیفزا.
 

گفتم: ای شیخ این چه دعاست که میکنی؟
 

گفت: ما به نوشتن مشکلات صنف نان می خوریم، هرچه مشکل صنف بیشتر وضع ما بهتر.
 

اشتراک گذاری مطلب در شبکه های اجتماعی

نوشتن دیدگاه