PAPNA.ir ...

کاتال تلگرام

بازهم جای شکرش باقیست...

این روزها که انتقاد به آقا مدیره، باب شده و حتی دوستان و نزدیکانش هم این انتقادها را به دلایل نامعلومی رهبری می کنند، برخی چهرها با کیفیت بیشتر دیده و تشخیص داده می شود.(البته جای شکرش باقیست، چون خیلی ها همین موقعیت کیفیتی و تشخیصی را هم ندارند)
 
این روزها که انتقاد به آقا مدیره، باب شده و حتی دوستان و نزدیکانش هم این انتقادها را به دلایل نامعلومی رهبری می کنند، برخی چهرها با کیفیت بیشتر دیده و تشخیص داده می شود.(البته جای شکرش باقیست، چون خیلی ها همین موقعیت کیفیتی و تشخیصی را هم ندارند)
 
 
برادر مسعود شصتچی عزیز دست به بررسی بخشی از انتقاد ها وافراد منتقد برامده و برای آژانس ارسال نموده است. امیدواریم با این دست از رویدادها، قدرت تمیز دوستان ارتقاع تر یابد.(البته باز جای شکرش باقیست، چون خیلی ها همین مسعود شصتچی را هم ندارند)
 
 
مسعود شصتچی: وزیر ارشاد در نمایشگاه مطبوعات پس از امضای کاریکاتوری که از خودش کشیده شده بود گفت : رسانه ها طنز را جدی تر بگیرند.(البته باز جای شکرش باقیست، چون برخی از وزارتخانه ها همین وزیر را هم ندارند)
 
 
 در انبوه انتقادات ساخت دست این روزهای انسان بظاهر مدرن، ما به گوشه دانشگاهی آن بسنده می کنیم که آیا بنا بر صحبت آقای وزیر، صنعت چاپ نیز به طنازی نیاز دار یا نه.(البته باز جای شکرش باقیست، چون خیلی ها تا چند وقت پیش همین نقادان را هم نداشتند)
 
 
یک) فعال چاپی، دانش آموخته رشته چاپ، مدرس چاپ، ساده زیست، سرش بکار خودش:
 
 
متاسفانه در یک سال گذشته هیچ پیشرفتی در صنعت چاپ کشور حاصل نشده است و تنها دلیل آن این است که برازش پزشک خوبی برای دردهای صنعت چاپ نبوده است.(البته باز جای شکرش باقیست، چون خیلی ها کلی از همین ویژگی ها را هم ندارند)
 
 
مدیری که بر چاپ مدیریت می‌کند باید مانند یک پزشک عمل کند، یعنی ابتدا بیماری را تشخیص دهد و سپس با استفاده از برنامه‌ها و امکانات موجود در جهت رفع بیماری گام بردارد، کاری که تا به امروز در صنعت چاپ شاهد آن نبودیم.
 
 
دو)دانش  آموخته رشته کامپیوتر، (قبل ترها)مدرس چاپ، (اکنون ترها) مدیر بخش چیز میز یادبده، (وشاید بعدتررررهاااا) رییس دانشکده (البته از ما نشنیده بگیرید)، استادی که همواره مزین به دستمال گردن و یا شال مرغوب باکیفیت و لطیف است،(براساس مشاهدات نویسنده در دوره دانشجویی و پس از آن) ایشان به انتخاب وزارت برگزار کننده تنها کلاس آموزشی خارج از کشور در دبیرستان ژرمن ها برای اساتید این صنعت در ایران و همچنین مرد پیشرفت عرصه دانشگاه در همه زمینه ها است( البته باز جای شکرش باقیست، چون خیلی کارشناس ها همین سواد کامیپوتر را هم ندارند) :
 
 
خوشبختانه در یک سال گذشته حرکت رو به رشدی را داشتیم.
 
 
دفتر امور چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در یک سال گذشته از حوزه آموزش حمایت های خوبی انجام داده.
 
 
سه) فعال چاپی، دانش آموخته رشته کاغذ، مدرس چاپ، خوش تیپ و بی حاشیه(البته باز جای شکرش باقیست، چون خیلی ها همین تیپ وتحصیلات مرتبط با چاپ را هم ندارند):
 
اتفاق خاصی در یک سال گذشته رخ نداده.
 
 
در حال حاضر صنعت چاپ تنها یک متصدی دارد و آن دفتر امور چاپ است به همین دلیل این دفتر باید به اتاق فکر صنعت تبدیل شود و برای تمام حوزه‌ها مثل حوزه آموزش برنامه‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلند‌مدت تنظیم کند.
 
 
حال سوال این است که آقای وزیر عزیز، اگر به چاپ که زیر مجموعه وزارتخانه شما است بیشتر توجه کنی کلی ماجرای طنز رئال و بکر در آن موج  می زند؛ حالا یک بخش کوچک و سه نظر از سه استاد دانشگاه و همکار این همه جالب انگیز است، اگر به بخش های دیگر برویم که از خنده غدد لنفاوی مان منفجر می شود.(البته بازجای شکرش باقیست، چون خیلی ها همین غدد لنفاوی را هم ندارند)
 
 
بگذریم از مسابقه ای جالبی که آقای رییس فعلی دانشگاه مسئول آن است، که اول مقاله دریافت کرده، بعد داور انتخاب خواهد کرد، سپس معیار داوری و بعد با آثار که قبلا دریافت شده مسابقه برگزار می کنند.(البته باز جای شکرش باقیست، خیلی ها همین جشن کارگران را هم نداشتند)
 
 
و ماحصل این دانشگاه که فارغ شده اش بنده هستم(البته باز جای شکرش باقیست، خیلی ها همین فارغ را هم نشدند)، 4سال چاپ و مسایل پیرامونی خواندیم، اکنون بجای منزل محترم، در منزل مستقر(البته باز جای شکرش باقیست، خیلی ها همین استقرار را هم ندارند) و مشغول هستم . طبق بند قانونی که 2 ساعت کار در ماه بیکار بحساب نمی آید در یک هفته نامه ستون طنز می نویسم.(البته باز جای شکر دارد، خیلی ها همین ستون طنز را هم ندارند)
 
 
البته باز جای شکرش باقیست، خیلی ها همین دانشگاه را هم نمی خواهند و صد البته جای شکرش باقیست، خیلی ها همین انتقاد را هم ندارند وبجایش دستمال گردن خوب ابریشمی دارند و بازهم جای شکرش باقیست خیلی ها منه مسعود شصتچی را هم ندارند و در آخر جیز جای شکرش باقیست ، خیلی ها همین 2 ساعت را هم ندارند.

اشتراک گذاری مطلب در شبکه های اجتماعی

نوشتن دیدگاه