به گزارش آژانس خبری چاپ و بسته بندی ایران، صنعت سوم نشریه با سابقه چاپ و بسته بندی در این دوره از نمایشگاه ویژه نامه منتشر کرد و در سرمقاله خود از پیشکسوت صنعت چاپ که پس از نزدیک به پنج دهه فعالیت در هیات مدیره اتحادیه چاپخانه داران تهران خرداد ماه امسال بازنشسته شد تقدیر کرد.
 هرچند تشکر و تلاش نزدیک به 5 دهه در قالب کلمات و جملات نمی گنجد، اما آژانس خبری چاپ و بسته بندی ایران با بازنشر این مطلب خدا قوتی به عالیجناب بی چون چرا چاپخانه داران عرض می کند و از خداوند مهربان آرزوی عمری با شکوه تر از همیشه برای محمد کلاری دارد.

عالیجناب خدا قوت…

لبخندش حدود سه ربع قرن را نشان می‌داد که آسمان لبریز از ابرهای ناشناس شد و برگ‌های درخت گلابی در حیاط خانه‌اش بی‌صدا ریخت.
پرتلاش و بی‌ادعا به آسمان وطن تکیه داده بود که هنگامه خداحافظی رسید. خرجین تجربه را بی‌صدا برداشت. از پشت پنجره به دماوند گم شده در غبار زل زد و زیر لب گفت: برف بودم کاش تا ببارم بر تو و زيباترت کنم.
 حاج‌محمد کلاری که روزگاری ناخدای ناوی عظیم در صنعت کشور بوده و چاپ و چاپخانه داری را به نخ بادبادک‌های توسعه می‌بست؛ خرداد ماه در خزان بهار غریبانه و مسکوت نزدیک به پنج دهه حضور در هیات مدیره اتحادیه چاپخانه داران تهران را لای کتاب تاریخ به امانت گذاشت و از چاپ و چاپخانه‌داری کناره گرفت.
باید اینگونه گفت که ماه روشن به محاق رفت وقتی در ازدحام دلال ها و شارلاتان‌ها کسی حتی فکر نکرد برای نزدیک به پنج دهه فعالیت، گلايلی، خرزهره‌ای، چیزی برايش ارسال کند.
اما دستاورد حاج‌محمد در کوران توسعه ایران پس از دفاع مقدس، اقتدار صنعتی بود که جهش کرد به رتبه‌ای بلند و در شان نام ایران اساطیری.
شاید مام میهن بزرگ مردی چون او را در عرصه چاپ تجربه نکند، اما مهم جامعه‌ای ست که آلزایمر گرفته و هیزم خیالش سال های آزگار است که نم گرفته، سرد شده و به محاق رفته و گرم نمی‌شود.
اسبی کهربایی در سوز سرما می‌لرزد و شیهه مستدامش در مرغزار زندگی پیرخوش صدای عاشق را اندکی گرم می‌کند.
 و این زمستان است که در انتهای خيابان پاییز به زحمت افتاده، از بس شاخه‌های تقدیر را شخم می‌زند تا شاید پدر آشیانه چهارنگ، فقط لختی در این غم آشیان بماند.
او در بهار این حوالی به کاوش بی‌صدا در خزان بسنده کرده است تا جایش را روی صندلی‌های برزخی این حوالی چهره‌هایی پر کنند بی‌بهره از تجربه و دانش صنفی!
عالیجناب خدا قوت و متبرک باد نامت که پستوی قلب ما  به یادتو پر است از عطر اتحاد و اقتدار ...

قال رسول الله (ص):« الشَيخ في قَومِ کَاالنَبي فيِ اُمَّته ؛ سالمند در ميان خانواده و قبيله اش چون پيامبری است در ميان امت خود»