آژانس خبری چاپ و بسته بندی ایران، آخرین نمونه این اعتراض ها حسین محمدی مدیر چاپ تک است. آنچه در پی میخوانید حاصل این گفتوگوی روابط عمومی تعاونی چاپخانه داران تهران با حسین محمدی مدیر چاپ تک است:
جناب محمدی به عنوان نخستین پرسش بفرمایید در چه سالی وارد صنعت چاپ شدید و در این صنعت تاکنون چه روندهایی را طی کردهاید؟
بنده از سال ۱۳۳۸ در چهارده سالگی و با چاپخانه نادر کار خود را آغاز کردم. دو سال به عنوان مبتدی در چاپخانه کار کردم و پس از آن به عنوان ماشینچی چاپ ادامه دادم. بعد از چاپخانه نادر به چاپخانه اطلاعات، چاپخانه کیهان و چاپخانه سکه رفتم. در سال ۱۳۵۵ کار راهاندازی چاپخانه انرژی اتمی را به صورت کامل به انجام رساندم.
در سال ۱۳۵۷ به این نتیجه رسیدم که با حقوق گرفتن از دیگران نمیتوانم امورات زندگی را بچرخانم. چرا که بنده علاوه بر هزینههای معمول زندگی، هزینههای شخصی نیز داشتم. با ارتباطات گستردهای که داشتم، خوشبختانه دوستانی فراوانی پیدا کرده بودم و این نوع زندگی هزینههایی داشت که باید به صورت مستقل کار میکردم. به همین دلیل در اواخر سال ۱۳۵۸ چاپ تک را تأسیس کردم و تا امروز هم این چاپخانه را دارم و در آن مشغول به فعالیت هستم.
از چه سالی به عضویت اتحادیه و تعاونی صنف چاپخانهداران درآمدید؟
از ۲۰ سالگی یعنی در سال ۱۳۴۴ به عضویت اتحادیه در آمدم و از ابتدای تأسیس و راهاندازی چاپ تک نیز عضو تعاونی چاپخانهداران بودهام.
با این وصف شما حدود نیم قرن ارتباط تنگاتنگی با تشکلهای بخش خصوصی صنعت چاپ داشتهاید. از سوی دیگر در حوزههای مختلف اجتماعی هم فعالیت عمومی داشتهاید. از این منظر شما میتوانید رویکرد دقیقتری نسبت به جریانهای حاکم بر تشکلهای صنفی صنعت چاپ در ادوار مختلف داشته باشید. بنابراین جنابعالی چه تحلیلی از فراز و فرودهای این تشکلها طی سالهای گذشته دارید؟
پاسخ به این پرسش را باید به دو بخش تقسیم کرد. نخست در سالهای دورتر باید عرض کنم به دلیل مشغلههای فراوانی که چه در حوزه ورزش و چه در کمیتههای انقلاب اسلامی داشتم کمتر به حوزه تشکلها نزدیک میشدم. هرچند در آن ایام هم چندین نوبت از من خواسته شد تا در انتخابات حضور پیدا کنم. لیکن به همان دلیل تنها به کمک کردن دوستانم در تشکلها بسنده کردم.
باید توجه داشت که در دهههای گذشته و علیرغم وجود بحران جنگ تحمیلی، دغدغههای امروزی در کشور وجود نداشت. به بیان دیگر، مردم به صورت سادهتر و آرامتری زندگی میکردند. این وضعیت در صنعت چاپ نیز وجود داشت. به طوری که کار کردن در تعاونی و اتحادیه به مراتب از شرایط فعلی آسانتر بود. به هر صورت، بسیاری از روسای اتحادیه در آن دوران از دوستان بنده بودند. آقای شریفی، آقای زارع و مرحوم آقای محمد کلاری همگی از دوستان من بودند. البته دوره ریاست آقای کلاری از دیگر آقایان بیشتر بود و ایشان به صورت همزمان هم رئیس اتحادیه بودند و هم مسئولیت مدیرعاملی تعاونی را برعهده داشتند.
همه این پیشکسوتان اقداماتی را به انجام رساندند که باید در ارزیابی عملکرد آنها به نیمه پر لیوان نگاه کرد و از این منظر آنها را مورد قضاوت عمومی قرار داد.
به اعتقاد شما چرا در تحلیل مسئولان در ایران عمدتا نیمه خالی لیوان مورد ارزیابی قرار میگیرد و کمتر به عملکردهای مثبت مدیران دقت میشود؟
به این واسطه که متأسفانه در ایران عموما در تشکلهای هیات مدیرهای، اعضای هیات مدیره کمترین میزان اثرگذاری را دارند. به طوری که در اکثر مواقع رئیس یا مدیرعامل به صورت مبسوطالید عمل کرده و بسیاری از تصمیمها را فردی میگیرد. در صورتی که نباید اینطور باشد و رئیس یا مدیرعامل تنها مجری مصوبات هیات مدیره است. اما متأسفانه معمولا در ترکیب هیات مدیرهها شرایط به گونهای پیش میرود که اعضای هیات مدیره هر نوع مخالفت را مغایر با منافع خود میدانند و نتیجه این میشود.
نکته مهم این است که متأسفانه اعضای هیات مدیرهها استقلال ندارند و وابسته هستند. همین مسئله موجب میشود تا نتوانند به وظیفه خود به شکل صحیح عمل کنند. همین مسئله موجب میشود تا تنها یک نفر به عنوان تصمیمگیر نهایی مورد قضاوت افکار عمومی قرار بگیرد. نمونه بارز این مسئله را میتوان در وضعیت دوره قبل اتحادیه چاپخانهداران تهران مشاهده کرد. اعضای بسیار اندکی از هیات مدیره با رئیس وقت اتحادیه مخالفت میکردند و نتیجه آن شد که رئیس سابق اتحادیه هر اقدامی را که تمایل داشت به انجام برساند و لطمات جبرانناپذیری بر صنف چاپ وارد آورد.
گویا به همین دلایل در آخرین انتخابات اتحادیه صنف چاپخانهداران تهران پای به میدان گذاشتید و از فرد خاصی در این انتخابات دفاع کردید. آیا با این تحلیل همدل هستید؟
بله؛ البته در مقدمه باید عرض کنم که بنده به دلیل حمایت از آقای ابوالحسنی در انتخابات اتحادیه چاپخانهداران تهران از خودم عصبانی هستم و از همصنفیهایم عذرخواهی میکنم. من بسیار متأسفم که از ایشان در انتخابات حمایت کردم.
جناب محمدی چرا به این تحلیل رسیدهاید؟ در دو سال اخیر رئیس اتحادیه چاپخانهداران چه فرآیندهایی را طی که این احساس در شما به وجود آمده است؟
با حمایت از ابوالحسنی به این صنف جفا کردم. گرچه خدا را شاهد میگیرم که بنده قصدم تنها و تنها تقویت و اعتباربخشی به اتحادیه صنف چاپ در تهران بود. با توجه به اینکه بنده پیش از انتخابات شناخت دقیقی از ایشان نداشتم و براساس نکاتی که از معتمدین صنف شنیده بودم، سابقه خوبی هم از ایشان در ذهن نداشتم. اما به هر صورت ایشان یک روز به چاپخانه من مراجعه کرد. من در همان جلسه به ایشان گفتم که من سابقه خوبی از شما سراغ ندارم. اما در نتیجه مکالمات با ایشان، پاسخهای ایشان به دل بنده نشست و من متأسفانه در فرآیند انتخابات با دلم از ایشان حمایت کردم. در این میان البته ابوالحسنی قولهایی هم داد که از کیان اتحادیه چاپخانهداران تهران دفاع میکند.
قای ابوالحسنی به قولهایی که به شما دادند عمل نکردند؟
خیر؛ ایشان به هیچیک از قولهایی که پیش از انتخابات به بنده داده بود عمل نکرد. امروز چهرهها و شخصیتهایی در کنار آقای ابوالحسنی هستند که بنده اصلا آنها را نمیشناسم. این عدم شناخت یعنی شناخت باطنی از آنها؛ والا بنده همکاران و همصنفیهای خود را در حد عمومی میشناسم. در حال حاضر کسانی در اطراف اتحادیه هستند که خصوصیت آدمهای ابنالوقت را دارند.
به عنوان نمونه قرار بود ایشان یک اتاق فکر از پیشکسوتان در اتحادیه تشکیل دهند که بتوانند حاشیههای اتحادیه را کنترل کنند و امور اتحادیه را به پیش ببرند. در حالی که ایشان نهتنها این کار نکردند، بلکه به محض اینکه رئیس اتحادیه شدند چاپخانههای کوچک و متوسط را به طور کلی فراموش کردند. آقای ابوالحسنی از همان آغاز کار ۹۰ درصد چاپخانهداران را که با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکنند، فراموش کرد.
علاوه بر این آقای ابوالحسنی خلاف وعدههایی که به بنده داده بود، همان رویههای قبلی و پیشین خود را در اتحادیه دنبال کرد. خلقیاتی نظیر انتقامجویی، درگیری با دیگر نهادها و سازمانهای دولتی و خصوصی فعال در صنعت چاپ و… که از جمله خصوصیات ایشان است، پس از انتخابات دوباره در آقای ابوالحسنی شعلهور شد.
به اعتقاد شما چرا این مسائل برای آقای ابوالحسنی به وجود آمد؟
مشاوران ایشان بیشترین آسیب را به آقای ابوالحسنی زدند. ایشان بعد از انتخابات کسانی را در حلقه نزدیکان خود قرار داد که با مشاورههای خطا، مسیرشان را به بیراهه بردند. بنده بدون واهمه میگویم که ایشان با دریافت مبالغی از مشاورانشان، هزینههای هنگفتی را کردند. هزینههایی که نه برای بهبود وضعیت صنف و رفع مشکلات ۹۰ درصد از چاپخانهداران، بلکه به منظور چهره شدن آقای ابوالحسنی انجام میشد.
این در حالی است که آقای مظاهری، مدیرعامل تعاونی در نقطه مقابل قرار دارد. ایشان تا میتوانند از هزینه کردن پرهیز میکنند و در تمام زمینهها با امساک عمل میکنند. آقای مظاهری با حداقل پرسنل به فعالیت ادامه میدهد؛ حال آنکه در اتحادیه پرسنل متعددی استخدام کرده است. حال جالب توجه است که ایشان پروانه کسب آقای مظاهری را لغو کردهاند. این اقدامات چه نتیجه مثبتی برای صنف به همراه خواهد داشت؟ یقینا هیچ دستاوردی برای این صنف نخواهد داشت و مضرات بیشماری به همراه دارد.
چه اقدام از سوی آقای ابوالحسنی به عنوان نقطه عطف فعالیتهای نامناسب ایشان تلقی میشود؟
نقطه عطف اقدامات تخریبی آقای ابوالحسنی درگیری با کسانی بود که با هدف بهبود شرایط اتحادیه در انتخابات از ایشان حمایت کردند. با کمال تأسف ضمن عذرخواهی مجدد از صنف چاپخانهداران تهران، اعلام میکنم که تنها برای حمایت از صنف از آقای ابوالحسنی حمایت کردم. با این اوصاف، به محض اینکه دیدم آقای ابوالحسنی هرز میرود، از ایشان فاصله گرفتم.
از چه زمانی متوجه شدید که ایشان هرز میروند و مسیری که انتخاب کردهاند خطا است؟
یک سفر ۳۶ ساعته به اصفهان، همان نقطه عطفی بود که من را متوجه بسیاری از موضوعات آقای ابوالحسنی کرد. در این سفر قرار بود که هیات چاپخانهداران اعزامی، از چند چاپخانه بزرگ اصفهان بازدید کنند. اولین مسئله این بود که چاپخانههای مزبور اجازه ورود این هیات به چاپخانهها را ندادند و اعلام کردند که به دلیل دریافت سفارش کار از تهران امکان بازدید برای مسافران اصفهان فراهم نیست.
موضوع مهمتر دیگری که در این سفر پیش آمد، رفتارهای خطای آقای ابوالحسنی و بازگشت ایشان به همان رویههای ناپسند گذشته بود. به عنوان نمونه ایشان در این سفر به همراه برخی دیگر از دوستانشان تا نیمههای شب جهت ضربه زدن به آقای شجاع برنامهریزی میکردند. به طوری که هدف اصلی این مسافرت جمع کردن امضاء جهت ضربه زدن به آقای شجاع بود. حتی در نیمه شب به ایشان گفتم که آقای ابوالحسنی خودت را گم کردی! حرفهای روز اول را به طور کلی فراموش کردی!
از دیگر اقدامات خطای ایشان بازرسیهایی بود که با پوشش خبری داخلی توسط دوستان ایشان در اتحادیه به انجام رسید. دوستان آقای ابوالحسنی به دستور ایشان به ظهیرالاسلام حمله کردند و کاری خلاف را صورت دادند. همان زمان هم به ایشان گفتم که در این مملکت اداره اماکن و وزارت ارشاد هستند که مسئولیت این امور را دارند و شما آبروی صنف چاپ را بردهاید. در حقیقت آقای ابوالحسنی و دوستان ایشان در اتحادیه آبروی این صنف را هم بردند. باید تأکید کنم که این اقدام اتحادیه کاملا غیرقانونی و خطا بود. جالب اینکه بعد از تذکرات بنده، در ادامه با وزارت ارشاد هماهنگ شدند؛ طبیعی است که اگر کارشان درست بود باید ادامه میدادند و اگر به این نتیجه رسیده بودند که خطاست باید از صنف عذرخواهی میکردند. در حالی که این کار را نکردند.
در مجموع اگر بخواهید رفتارهای خطای آقای ابوالحسنی را دستهبندی کنید، آنها را در چه محورهایی خلاصه میکنید؟
در مجموع باید بگویم که اقدامات ایشان به طور عمده بازرسیهای غیراصولی، انتقامکشی از دیگران، درگیری با دیگر نهادها و سازمانهای صنعت چاپ، هزینه کردنهای بلاوجه، خیانت به حمایتکنندگان انتخاباتی، بیتوجهی به چاپخانههای کوچک و متوسط و بازگشت به سنتهای ناپسندی که پیش از این نیز داشتند، بود. به بیان دیگر، آقای ابوالحسنی اقدامات خطای زیادی را مرتکب شده است، اما محورهای اصلی این اقدامات را میتوان در موارد بالا برشمرد.
با توجه به این مشاهدات در نهایت به چه نتیجهای رسیدید؟
بعد از طی روندها برایم مشخص شد که چه اتفاقاتی رخ داده است. خدا را شاهد میگیرم که هرگز نیت من این کارهایی که آقای ابوالحسنی انجام میدهد نبود و نیست. لذا روشنگری و بیدارسازی صنف را مدنظر قرار دادم و بنا دارم که همکاران خودم را نسبت به مجموعه رویدادهای رخداده طی این مدت آگاه کنم.
به نظر شما این روندها توسط آقای ابوالحسنی تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد؟
تردید ندارم این رفتارها و نمایشها کارکرد خود را به زودی از دست خواهد داد و ایشان نمیتواند در آینده نزدیک به این رفتارها ادامه دهد. این اقدامات تا زمانی ادامه پیدا میکند که جیرهخواران ایشان بتوانند به منافع خود از طریقشان دست پیدا کنند. بعد از اتمام این منابع، در نهایت کسی متضرر میشود همین آقای ابوالحسنی خواهد بود. من به آقای ابوالحسنی میگویم که شما طی این دو سال هیچ کاری برای صنف نکردید و در باد کارهای پادوها و جیرهخواران خود نخوابید. کمااینکه هر زمانی که از آقای ابوالحسنی خواستیم کارهایی برای صنف به انجام برساند، بلافاصله دوستانشان وارد شدند و اعلام کردند که کارها را انجام میدهند. در حالی که این نوع کارها باید به تعاونی ارجاع داده میشد.
به مسئله بسیار خوبی اشاره کردید. تحلیل جنابعالی از مجادلات بین اتحادیه و تعاونی چاپخانهداران چیست؟ و شما کدامیک را عامل اصلی در بروز این اختلافات میدانید؟
بدون تردید میگویم که مسبب اصلی این درگیریها آقای شخص آقای ابوالحسنی است. به عنوان نمونه ایشان بازرس شخصی در اتحادیه به کار گرفتند و با مراجعات متعدد به چاپخانه آقای مظاهری، زمینه لغو پروانه ایشان را پدید آوردند. بنده به پاکدستی و درستی آقای مظاهری ایمان دارم. چرا که بیش از ۳۰ سال است که ایشان را میشناسم. در حالی که آقای ابوالحسنی را تنها دو است که شناختهام.
علاوه بر مسئله آقای مظاهری، رئیس اتحادیه با دیگر اعضای هیات مدیره تعاونی هم درگیر شدند. در زمانهای مختلف مصاحبههایی علیه دیگران انجام داده و میدهند که جز تفرقهافکنی در صنف چاپ هیچ ثمرهای ندارد.
بار دیگر خدا را شاهد میگیرم که در این بحث هرگز نمیخواهم حقی را ناحق کنم. بنده از هیچ چیزی هم وحشت ندارم. بالاترین دارایی بنده، آبروی من بود که در پای ایشان هزینه کردم و از هیچ مسئله دیگری هم واهمه و ترس ندارم. لذا برای هر نوع برخوردی آمادگی کامل دارم. با این وضعیت موضوعات پیشگفته را اعلام کرده و خواهم کرد.
پیش از این هم بنا نداشتم که به این مسائل ورود کنم. اما آقای ابوالحسنی کار را به جایی رساند که ناچار شدم تا در این گفتوگو موضوعات مرتبط با ایشان را بازگو کنم. چرا که احساس خطر کردم و لازم دیدم تا همصنفیها را نسبت به عملکرد و نوع فکر ایشان آگاه کنم.
با عبور از این تجربههای سترگ، توصیه شما به همکاران چاپخانهدار در فرآیندهای انتخاباتی در آینده چیست؟ این توصیه هم البته فارغ از این موضوع است که همکاران به کس یا کسانی رای بدهند.
من طی ۷۶ سال عمری که از خدا گرفتم، در این دو سال اخیر تجربههایی ارزنده و البته گران به دست آوردم. به طوری که این دو سال با همه تجربههای من در هیات مدیره پرسپولیس و دیگر فعالیتهای اجتماعیام برابری میکند.
با توجه به مجموعه این تجربیات به همکارانم عرض میکنم که اگر با رفتار، منش و عملکرد آقای ابوالحسنی موافق هستند، به ایشان و دوستانشان رای بدهند؛ اما اگر نمیخواهند این روندهای تخریبی ادامه پیدا کند باید انتخاب دیگری داشته باشند و زمینه را بهبود امور در آینده فراهم کنند.
دو نکته بسیار مهم در این زمینه وجود دارد. نخست اینکه اعضای صنف نباید مرعوب شخصیتهای سرمایهدار که به آقای ابوالحسنی نزدیک هستند، نشوند؛ نکته دیگر نیز اینکه تجمیع قدرت در اتحادیه و تعاونی میتواند باعث فساد و خطا شود.
جناب محمدی چنانچه در پایان اگر نکتهای دارید بفرمایید.
در پایان لازم میدانم چند نکته را به دوستان یادآور شوم. نخست اینکه من حقم را به آقای ابوالحسنی بخشیدم. در طول دوره آشنایی من با آقای ابوالحسنی از ایشان هیچ چیزی برای خودم نخواستم و از هیچ کس دیگری هم نخواستهام. اگر ایشان یا هر فرد دیگری از دوستانشان ادعای دیگری دارند، اعلام کنند. بنده تنها به منظور دفاع از صنف آقای ابوالحسنی را حمایت کردم که البته اشتباه بود. تصور بنده این بود که ایشان میتواند برای صنف اقدامات موثر و مثبتی انجام دهد که متأسفانه به انجام نرسید.
مخاطب دومین نکته بنده هم سن و سالها و پیشکسوتانی هستند که کماکان به آقای ابوالحسنی باور دارند. خطاب به این دوستانم عرض میکنم که اگر چنانچه تصور میکنند آقای ابوالحسنی اقدامات مثبتی انجام داده است، شجاعانه در عرصه رسانه مطرح کنند؛ همانگونه که من این کار را کرده و نقدهایم به ایشان را صریح بیان کردم.
سومین نکته هم تبریک به تعاونی بابت راهاندازی پایگاه اطلاعرسانی شرکت تعاونی چاپخانهداران است. امیدوارم این پایگاه در مسیر بیان مطالبات و مسائل اکثر چاپخانهداران اقدام کند و در این راه موفق باشد.