PAPNA.ir ...

کاتال تلگرام

واویلا لیلی دوست دارم خیلی...

روز سوم نمایشگاه اکبر بیکار زنگ زد گفت آق معسوت پاشو بیا نمایشگاه که جاموندی همه خوردنو بردن تو موندی تکو تنها.

 

مسعود شصتچی : روز سوم نمایشگاه اکبر بیکار زنگ زد گفت آق معسوت پاشو بیا نمایشگاه که جاموندی همه خوردنو بردن تو موندی تکو تنها.

 

خلاصه راه افتادیم سمت نمایشگاه ، خع لی هوا سردبود، گقتم خوبه خلوته یه دور میزنم سریع برمی گردم ، آقا تا رسیدم به درب نمایشگاه یاد نوستالوژی قدیمی صف شیر افتادم ، ملت صف بندان وارد می شدند که نمایشگاه چاپ ببینند.

 

کلی گشتیم  خلاصه به هوای دیدار یاران قدیمی خبرنگار به ستاد برگزاری گذرمون افتاد.

 

دوستان خبرنگار خیلی لطف کردن و ساعت 4 بعد ازظهر یه زرشک پلو یخ بعنوان نهار در تبق اخلاص گذاشتند،  هنوز شروع به خوردن نکرده بودم که خبرنگار خبرگزاری فارس برای رفع برخی از ابهامات گزارشش آمد و سراغ رییس نمایشگاه را می گرفت .

 

هرکسی یکی از مسئولین ستاد و معرفی می کرد که یهو آقای رییس نیکو کلام اتحادیه از راه رسید.

 

گفت چه خبره من اومدم مثل همیشه به انتقادات موجود پاسخ بدم!!!

 

ایشالا از این لحظه های شاد همیشه داشته باشید ، با این سخنرانی شیوای نیکو کلام ، یهو مرغ از زیر زرشک پلو یخ زده بیرون اومد فریاد کنان که :

 

 واویلا لیلی

 

دوست دارم خیلی

 

تولیلی من معجون

 

توشادی من کم خون

 

مبادا روز در هوسی باشی

 

مبادا روزی مال کسی باشی ... (اینجا منظور از کسی اتحادیه های حسود بخیل دیگر است که چشم طمع به نیکوی ما بسته اند)

 

خلاصه با یه جمله بنیادین شب یلدایی روحمون شاد شد و یاد 300 چاپخونه ورشکسته به اجبار تغییر شغل داده افتادم ، گفتم کاش اونا هم اینجا بودن ارواح تغییر شغل داده شون شاد می شد ، کاش اصلا پول داشتم یه دونه از این نیکوکلاما می خریدم تا آخرعمرشادمون کنه...

اشتراک گذاری مطلب در شبکه های اجتماعی

نوشتن دیدگاه