ناهنجار فرهنگی و اخلاقی، مدعیان قلمی وزبانی، فرصت جویی برخی عافیت طلبان عرصه ناسلامتی، سودستانی آنی، عقده های باستانی، جبهه نامقدس غوغاسالاران و بلواسازان ، خراج جویان تازه پای کم مایه، ترکتازی، تحکیم سپاه قلیل اما پرهیاهوی بی مروتی، باج بستانند، کوته نظری و سودا پیشگی، دوغ و دوشاب، سماجت پیشگان حراف ...
این عبارتهای مدیرعامل تعاونی چاپخانه داران تهران است که در سرمقاله بولتنی که دایه فرهنگ و فرهنگ سازی دارد منتشر شده است.
بولتنی که هزینه های آن از منبع نامشخصی برای اعضا و سهامدارن و رسانه ها تامین می شود ، منابعی که اگر از جیب 430 عضو و سهامدار تعاونی باشد بدون مصوبه و اجازه آنها جای بسی تاسف دارد و با شناختی که از اهالی فهیم و فرهنگی صنعت چاپ وجود دارد سطح و شان آنها با این کلمات و جملات تفاوت بسیار دارد.
اما سوال اینجاست که به راستی چرا نشریه گزارش صنعت چاپ تعطیل شد ؟ نشریه ای که هم تعاونی از آن بهره می برد و هم اتحادیه و غایت یک نشریه داخلی نیز همین است، حال چرا بیش از یک سال است تعطیل شده و چرا این بولتن پر از غلط املایی و اشتباهات فاحش انشایی منتشر شده؟ آیا برخی بدنبال ریاست و حب مقام اند؟؟؟
آقای مدیر مسئول در سرمقاله به نام فرهنگ و فرهنگی به هرکه خواسته تاخته و در این میان خود و دوستانش را جمع بزرگ در برابر سپاه قلیل بی مروتی خوانده ولی آقای تازه مدیر مسئول شده بدانید:
جواهر اگر در خلاب افتد همچنان نفیس است و غبار اگر به فلک رسد،همان خسیس.استعداد بی تربیت دریغ است و تربیت نامستعد ضایع.
خاکستر نسبی عالی دارد که آتش جوهر علوی ست ولیکن چون به نفس خود هنری ندارد با خاک برابر است و قیمت شکر نه از نی است که آن خود خاصیت وی است.. (گلستان سعدی باب هشتم)
پس بهتر است به وعده های انتخاباتی خود عمل کنید و رک و راست محاسبات و دخل و خرج عیان کنید تا آسمان ریسمان بافتن و دور باطل همی گشتن و انگشت اتهام به روی همکار و هم صنف نشانه رفتن کار بسی عبث است که با رای و نظر همین افراد صاحب این منصب شده اید و بس.